منطقه «تيركاگلي» انتهاي حوزه آبريز رودخانه سردآبرود است، به طوري كه آب اين رودخانه از اين منطقه راهي درياي خزر ميشود. اين منطقه در ايران باستان يك منطقه استراتژيك و ديدهبان ارتش حكومتهاي مركزي و محلي بوده است. وجود كتيبه سنگي «اژدها كمر» كه قدمت آن به چند هزار سال پيش ميرسد نيز بيش از پيش اهميت اين منطقه را گوشزد ميكند.
«تيركاگلي» منطقهاي است كه جريان دوسويه آب و هوايي را از كلاردشت به ساحل خزر و برعكس ابرهاي خزري را به داخل كلاردشت هدايت ميكند تا جايي كه اين منطقه را شش كلاردشت مينامند، به عبارتي هواي پاك و پر از اكسيژن كلاردشت ناشي از وجود اين تنگه است كه موجب ميشود اين منطقه به خوبي نفس بكشد.
با اين حال در چند روز اخير شركتي عمراني با هدف استخراج شن و ماسه به صورت غيرقانوني در اين منطقه فعال شده كه شدت استخراج آن در طول اين مدت موجب شده است بستر رودخانه سرد آبرود كه جزو شش رودخانه حفاظت شده كشور محسوب ميشود، به كلي نابود شود. تخريب بستر اين رودخانه در اين چند روز نگرانيهاي زيادي را براي مردم منطقه و علاقهمندان به محيط زيست به وجود آورده است.
رئيس بنياد توسعه پايدار كلاردشت با اشاره به استقرار اين شركت عمراني و فعاليتهاي تخريبي آن در منطقه ميگويد: «براساس پيگيريهاي بنياد توسعه كلاردشت از سازمان صنايع و معادن استان مازندران درباره موضوع، مديركل اين سازمان اعلام كرد كه هيچگونه مجوزي به شركت مذكور براي فعاليت در اين منطقه از سوي اين سازمان داده نشده و اداره كل فني استانداري مازندران متولي صدور مجوزهاي غيرقانوني به اين شركت بوده است. با اين حال پس از پيگيريهاي مجدد و بنابه گفته مديركل فني استانداري مشخص شد كه اين اداره نيز هيچگونه مجوز برداشت را به اين شركت نداده! و كوتاهي از جانب سرپرست وقت فرمانداري چالوس بوده است.»
كوروش برارپور ادامه ميدهد: «بر اين اساس نامه تندي مبني بر تخلفات اداري صورت گرفته از سوي فرمانداري وقت چالوس براي استانداري ارسال شد كه در پي آن همه فعاليتهاي غيرقانوني شركت مذكور به مدت يك روز متوقف و تعطيل شد.»
به گفته وي شركت مذكور در طول اين مدت به صورت گسترده منابع ملي و طبيعي را مورد تجاوز و تخريب قرار داده است، به طوري كه روزانه با برداشت حدود هزار و 500 تن شن وماسه، هفت تا 10 ميليون تومان درآمد نامشروع كسب ميكرده است كه نه فقط هيچ سودي براي كلاردشت ندارد كه همه زيرساختهاي جادهاي و عمراني منطقه را بويژه در جاده عباسآباد به كلاردشت تخريب كرده است.»
برارپور ميگويد: «خسارت وارده از سوي اين شركت به محيط زيست و ميراث فرهنگي اين منطقه كه متعلق به نسل آينده است، غيرقابل جبران و برآورد است، چرا كه هماكنون كتيبه باستاني اژدها كمر در حال فروريزي و تخريب است و هيچ مسئولي نيز پاسخگوي اين مسئله نيست.»
وي با بيان اينكه تاكنون هيچ حساسيتي نسبت به تخريبهاي گسترده در اين منطقه صورت نگرفته است، توضيح ميدهد: «اين شركت براي شستوشوي ماسهها از آب رودخانه سرد آبرود استفاده ميكند و سپس لجن ناشي از آن را به درون رودخانه ميريزند، تا جايي كه روستاهاي پائيندست اين رودخانه مثل «زوات» بشدت از اين موضوع گلايهمند و ناراضي هستند. البته اين مسئله موجب شده تا نسل ماهي قزلآلاي خال قرمز نيز در سردآبرود از بين برود.»
برارپور ادامه ميدهد: «در چند روز اخير تنش اجتماعي نيز در منطقه كلاردشت بابت فعاليتهاي غيرقانوني اين شركت ايجاد شده كه با وساطت بنياد توسعه كلاردشت و قول پيگيري موضوع به صورت موقت آرام شده است. بااين وجود شركت مذكور هم بيكار ننشسته و گروهي را كه در ظاهر از بابت فعاليت غيرقانوني آن سود ميبرند، تطميع كرده است تا با رواج ايدههاي غلط مردم را گمراه كنند. ايدههايي مثل «اگر كارخانه شن و ماسه نباشد، ماسه كلاردشت از كجا تأمين مي شود؟» يا «اين شركت براي چندين نفر شغل ايجاد كرده است»...
وي مي گويد: با اين حال پرسش اساسي قابل طرح اين است كه تاكنون و قبل از فعاليتهاي غيرقانوني اين شركت، شن و ماسه كلاردشت از كجا تأمين ميشده است؟!كنون ماسهاي كه از دشت نظير وارد كلاردشت ميشود بسيار مرغوبتر، با كيفيتتر و مقرون به صرفهتر است. ضمن اين كه شركت مذكور بيش از 95 درصد از استخراجات توليدي خود را به مناطق خارج از كلاردشت ارسال ميكند و متأسفانه بخشداري كلاردشت به صورت غيرقانوني از هر كاميون يك تا دو هزار تومان عوارض دريافت ميكند.»
نكته مهم اين است كه كلاردشت منطقهاي توريستي و گردشگري است و اشتغال مردم آن بايد بر اساس مزيتهاي نسبي گردشگري طبيعي منطقه باشد نه از طريق تخريب طبيعت و محيط زيست كه بستر توسعه پايدار بويژه در توسعه گردشگري اين منطقه است.